من الان خونه پدرشوهرجان هستم و پدر شوهرم خوابه بنده خدا، همسر جان در خواب و بیداری و در حال غر زدن هست که چرا من مجبورش میکنم که حتما بیدار باشه و بنده خدا مادرشوهر در حال چرخیدن و کارهای خودش را انجام دادن هست و من همین الان رسیدم که بنویسم اینجا...
همین رسیدم که بگم خدای مهربانم شکرت به خاطر تمام چیزهایی که به من دادی و ندادی، شکرت مهربان پروردگارم به خاطر زندگی م...
و خدایی که در این نزدیکی است......برچسب : نویسنده : 0aloneweblog9 بازدید : 177 تاريخ : جمعه 11 مرداد 1398 ساعت: 0:36
برچسب : نویسنده : 0aloneweblog9 بازدید : 185 تاريخ : جمعه 11 مرداد 1398 ساعت: 0:36
برچسب : نویسنده : 0aloneweblog9 بازدید : 217 تاريخ : جمعه 11 مرداد 1398 ساعت: 0:36
خوشبختی یعنی بلد باشی حال خودت رو خوب بکنی :)
خوشبختی یعنی اینکه بیخیال چیزای کوچیک باشی و من حس میکنم دارم یاد میگیرم:)
و خدایی که در این نزدیکی است......برچسب : نویسنده : 0aloneweblog9 بازدید : 174 تاريخ : جمعه 11 مرداد 1398 ساعت: 0:36
برچسب : نویسنده : 0aloneweblog9 بازدید : 204 تاريخ : جمعه 11 مرداد 1398 ساعت: 0:36
اینقدری اوضاعم داغون هست که دوباره افتادم روی دور ننوشتن.... یعنی هی می آیم اینجا بنویسم دستم به نوشتن نمیرود. این جور وقتهاکه دنیا بهم فشار می آورد نه دلم می آید گلایه کنم از خدا نه انقدری قوی هستم که دم نزنم از سختی ها. میمانم در برزخ سختی و اینجاست که اشکهایم بی اختیار فرو می ریزند فقط هی با خودم میگویم خدایا من ناشکری نمیکنم ها اما ضعیفم ، یک وقت ناراحت نشوی از دست من که گریه میکنم. مشکل از من است....
پ.ن.
دلی بزرگ....
و خدایی که در این نزدیکی است......برچسب : نویسنده : 0aloneweblog9 بازدید : 201 تاريخ : جمعه 11 مرداد 1398 ساعت: 0:36
برچسب : نویسنده : 0aloneweblog9 بازدید : 196 تاريخ : جمعه 11 مرداد 1398 ساعت: 0:36